تأملات

وبلاگ شخصی علی مراد

تأملات

وبلاگ شخصی علی مراد

  • ۰
  • ۰

آرامش

مدت ها پیش که چیزی نمی نوشتم، نه یادداشت روزانه، نه خاطره و نه وبلاگ، دوستی بعد از یک گفت و گوی طولانی به عنوان آخرین جمله گفت: نمی دونم تو بدون نوشتن چطور روح آرومی داری!
چطور بدون نوشتن روح آرامی دارم؟

۱. چه کار نکردن ها برای آرامش مهم تر از چه کار کردن ها هستند.
«ملانصرالدین دردی نداشت، یک سوزن به خودش می زد و می گفت: آی!» آدمیزاد در حالت عادی آرام است، کافیست این آرامش را به هم نزندید. دانشگاه نروید، درس نخوانید، پول در نیاورید، مسئولیت (زن و بچه) قبول نکنید. ولی اگر هر کدام را خواستید انجام بدهید، به بهایی که بابتان باید از میزان آرامشتان بپردازید هم فکر کنید. و برای جایگزینی این آرامش از دست رفته برنامه ریزی کنید.
اگر آرام نیستید، از خود بپرسید چه نخورم که آرام شوم؟ کجا نروم که آرام شوم؟ چه کار نکنم، چه کسی را نبینم و به چه چیز فکر نکنم. این سوالات بر چه بخورم، کجا بروم و غیره اولویت دارد.

۲.فاصله ی بین عمل و دانشتان (دانش اخلاقی) را کم کنید.
«عالم بی عمل به چه ماند، به زنبور بی عسل» اگر درونتان اتاق اتاق باشد و این اتاق ها با هم بجنگند، آرامش از شما سلب خواهد شد. لطف کنید و بروید به سوی خانه ی تک اتاقه. سعی کنید اتاق های باور و عملتان یکی شوند. و البته گفتار و عملتان. و همچنین باور و گفتار ،خواسته ها و عمل و غیره.
یکی از عوامل بر هم زننده ی آرامش در من و در بسیاری افرادی که می شناسم ساعت خواب است. باور داریم که صبح زود باید بیدار شد و می خواهیم که صبح زود بیدار شویم. ولی صبح زود بیدار نمی شویم. البته که راه ایده آل این است که در عملمان تجدید نظر کنیم و سعی کنیم صبح زود بیدار شویم، ولی اگر بعد بارها تلاش موفق نشدیم؟ بهتر نیست به جای تجدید نظر در عمل، در باور یا خواسته ی مان تجدید نظر کنیم؟ چه کسی گفته همه باید صبح زود بیدار شوند؟ مگر همه ساختار بدنی و ساختار عصبی یکسانی دارند؟ من با این روش به آرامش رسیدم: «اگر عملتان با باور و خواسته تان منطبق نشد، به خاطر آرامشتان باور و خواسته تان را با عملتان منطبق کنید»

۳.نخست موعظه پیر صحبت این حرف است-که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
پیر دنبال جنس کردن ماست برای همین ما را از همنشینی با ناجنس منع می کند. اگر به دنبال آرامش هستید از همنشینی با نا آرام ها بپرهیزید.

۴.کتاب قصر قورباغه ها را بخوانید.

۵.پرونده های باز دوران کودکی را ببندید.
چه خواسته هایی از دوران کودکی درون شما بی جواب مانده؟ خوردنی؟ پوشیدنی؟ اسباب بازی؟ برای من مهم ترین چیز بازی هایی بود که در کودکی نتوانسته بودم تمام کنم. سال پیش در اوج فشار کاری، نشستم و همه را بازی کردم. و با تمام شدن پرونده های ناقص ذهنم به آرامش رسیدم. اگر اسباب بازی ای دوست داشته اید یا چیزی از کودکیتان آزارتان می دهد، سریعا حلش کنید.
ممکن است در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته باشید، یا صحنه ی دردناکی دیده باشید. قطعا بهترین گزینه در این موارد صحبت با روانشناس است. صرف صحبت با یک نفر در این موارد می تواند شما را آرام تر کند. اگر از گفتنشان خجالت می کشید، سعی کنید بدون سانسور و با قصد در میان گذاشتن با یک نفر روی کاغذ بنویسیدشان. کودک آزار دیده و ناآرام شما، شما را نیز ناآرام می کند.

۶.این کتاب ها را بخوانید.



  • ۹۳/۱۱/۱۸
  • علی مراد

آرامش

نظرات (۴)

خیلی کیف کردم از خوندنش و مفید بود. مرسی اقا معلم مهربان. نوشته هات صمیمیت عجیبی دارند طوری که ادم یادش می ره داره یه نفر نصیحت ش می کنه یا بهش یه سری چیزا رو پیشنهاد می ده. تانکیو 
راستی این لایک وبلاگت رو پیدا نکردم لایک کنم. برا تنبلا گزینه ی خوبی یه این لایک. موفق باشی و ممنون بابت همه چی کلی کیف کردم از فایلایی که بهم دادی . امیدوارم هرچه زودتر این طلای گل اندود وجود رو شناسایی کنی.
  • حامد صفایی پور
  • سلام علی عزیز 
    اتاق اتاقم! 
    کمک! 
    گزینه ی اول رو من نمیتونم درک کنم
    احساس میکنم اگه کسی هیچ کاری نکنه و بتونه آروم بمونه (صدای ذهنش رو خفه بکنه)، مطمئنا اگه مشغول هم باشه آرومه (در این مورد ذهن خود به خود خفه ست)
    ممنونم اقای علی مراد مطلب خوبی بود استفاده بردم.
    پاسخ:
    قابلی نداشت. :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی