تأملات

وبلاگ شخصی علی مراد

تأملات

وبلاگ شخصی علی مراد

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خودشناسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خودشناسی(۲)

اگر خودشناسی را به معنای شناخت خود فرد بدانیم و شناخت نوع انسان را ذیل خودشناسی به حساب نیاوریم، آن‌گاه شاید بتوان خودشناسی را پاسخ به یک سری سوال در مورد خود و طراحی یک سری سوال مخصوص خود دانست. جواب به سوالاتی مثل تیپ شخصیتی من چیست؟ نقاط ضعف من چیست؟ و طرح سوالاتی که مخصوص هر فرد است و من نمی توانم مثال بزنم.
یکی از سوالاتی که هر فرد می تواند درباره شخص خودش بپرسد، سوال از رابطه ی جسمش بر روانش است. یعنی از خود بپرسد کدام حالت جسمی کدام حالت روانی را در من پدید می آورد. سود پاسخ دادن به این سوال را می توانید با  یک مثال متوجه شوید. در نظر بگیرید کسی را که سال ها می گفته است «نمی دونم بعضی وقت ها چم میشه بدجور عصبی میشم» و حین عصبی بودن هزار کار نباید می کرده است ولی حالا می داند چرا عصبی می شود و به محض عصبی شدن یک تکه نان می خورد. (درست حدس زدید، گرسنگی بر خلق فرد مذکور تاثیر خاصی می گذاشته است.)
شاید در مورد تاثیرات خاص هر وضعیت جسمی (مثلا گرمی) بر روی وضعیت روانی «انسان» کتاب های زیادی نوشته شده باشد(من خبر ندارم) ولی چنین شناخت هایی از «نوع انسان» جانشین شناخت «شخص من» نمی شوند. البته شکی نیست که چنین مطالعاتی بر روی انسان ها می تواند به هر شخص در شناخت خود کمک زیادی بکند.
از امروز به حالات روانی بیشتر دقت کنید و ببینید و می تواند به کدام یک از ویژگی های فیزیکیتان مربوط باشد. آیا ممکن نیست افسردگی، احساس پوچی یا میل جنسی در شما بر آمده از بی‌تحرکی، بی‌خوابی یا یبوست باشد؟
  • علی مراد
  • ۰
  • ۰

یکی از مخاطبان وبلاگ از خودشناسی پرسیده اند. جواب من «نمی دانم» است. ولی منابعی که در این زمینه به آن برخورده ام را می توانم معرفی کنم. (صرفا برخورده ام و  تحقیقی در کار نیست.)

درس گفتار اخلاق کاربردی، مصطفی ملکیان. در آخر جلسه اول یکی از حضار در مورد خودشناسی سوال می کنند که استاد پاسخ کوتاهی می دهد. ضمنا من بر این باورم که محتوای این درسگفتار نیز می تواند به خودشناسی کمک کند. نمودار مباحث این درسگفتار در همین وبلاگ موجود است. لینک

سخنرانی مصطفی ملکیان با عنوان قاعده، ضرورت و آثار خودشناسی. لینک

کتاب انسان در جستجوی خویشتن، رولو مِی، ترجمه سید مهدی ثریّا، نشر دانژه (خودم نخوانده ام)

این لیست را هم نگاهی بیاندازید.

----

از همه ی خوانندگان این وبلاگ در خواست نقد های منصفانه دارم. لطفا در دلتان فحش ندهید، بنویسید. چون یکی از انگیزه های من با نویسنده ی این مطلب یکی است.

  • علی مراد
  • ۰
  • ۰

یکی از واکنش های پسندیده به غیبت(/گفتن عیب دیگران) پیش ما، رساندن مفهوم «توجه به عیوب خودم من را از عیبجویی دیگران بازداشته» است. مثلا چند وقت پیش فردی به من گفت« به نظرت فلانی از نظر روانی سالمه؟»و من گفتم« اون رو نمی دونم ولی خودم از نظر روانی چندان سالم نیستم.»

بعد از همین اتفاق، با خودم فکر کردم که آیا من واقعا به عیوب دیگران مشغول نیستم؟ آیا واقعا به عیوب خودم مشغولم یا صرفا ادعای پوچی است؟

هشت نشانه مشغول بودن به عیب های خود:

۱. یادداشت روزانه می نویسید. نوشتن یادداشت روزانه می تواند بهانه ای باشد که اعمال، گفتار، افکار و احساسات روزانه ی خود را مرور کنیم. به علاوه این نوع نوشتن به دیدن خود از بیرون کمک می کند. دیدن خود همانند یک شیء. دقت کرده اید چه قدر سریع متوجه عیب های دیگران می شوید؟ با دیدن خود از بیرون، همین حالت را نسبت به خود هم پیدا می کنید.

۲.به عیوب خود آگاهید. اگر از کسی که ادعا مشغولیت به عیوب خود را دارد  بپرسید، باید بتواند فهرستی از عیوب خود را ارائه کند. دقیقا به چه چیز مشغولی؟

۳.به علل عیوب خود فکر می کنید. یعنی به با پرسش هایی از این دست درگیرید: هر عیب از چه علل اجتماعی نشئت می گیرد، چه ریشه هایی در کودکی دارد، با عوامل فیزولوژیک(تغذیه و...) چه ارتباطی دارد و با چه خطاهای فکری مرتبط است.

۴. برای حل مشکلات برنامه دارید. هر مشکل شما از چه طریقی حل می شود؟ چه استراتژی هایی برای حل مشکلات خود دارید؟ کمک گرفتن از روانشناس؟ دارو خوردن؟ تغییر محل زندگی؟ عوض کردن دوستان یا فقط خواستن و عوض شدن؟

۵. سیر تغییرات کیفیت و کمیت عیوب خود را مشاهده می کنید. اگر دروغگو هستید، روزی چه قدر دروغ می گفته اید؟ الان چقدر دروغ می گویید؟ در چه مواردی بیشتر دروغ می گفته اید؟ الن چطور؟

۶.کیفیت روش های حل مشکل را مشاهده می کنید. آیا از روش شماره ی یک جواب گرفته اید؟ اگر نه، آیا عیب از روش است یا از شما؟ شاید روش برای شما مناسب نباشد. آیا زمان کافی برای آرمون کیفیت راه حل سپری شده؟ باید هنوز صبر کرد یا راه حل برای شما مناسب نیست؟ آیا «اسلام به ذات خود عیبی ندارد و هرجه هست از مسلمانی ماست؟»

۷. به دنبال افزایش دانش اخلاقی هستید. بعد از کمی کار کردن بر روی خود به مرحله ای می رسیم که شکاف بین عمل اخلاقی و دانش اخلاقیمان بسیار اندک می شود. اینجاست که باید به دنبال رشد دانش اخلاقی خود باشیم. مطالعه فلسفه اخلاق، دین، روانشناسی و ادبیات راه هایی هستند که من می شناسم. شما هم راه خود را پیدا کنید.

۸. حساسیت اخلاقی خود را افزایش می دهید. راننده ی کامیون شاید متوجه رفتن سنگ بزرگی زیر تایر ماشینش نشود. ولی راننده ی دوچرخه به وجود ریگ های جاده هم آگاه است. کسی که خیانت را فقط همبستری با فردی دیگر می داند، حساسیتش در حد راننده کامیون است. ولی که فکر خیانت را هم مذموم می داند، حساسیت بالاتری دارد. آیا دانش اخلاقی و حساسیت اخلاقی یکی هستند؟ نمی دانم.

  • علی مراد