تأملات

وبلاگ شخصی علی مراد

تأملات

وبلاگ شخصی علی مراد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزش» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چند وقت پیش یکی از دوستان قدیمم را ملاقات کردم. در رشته روانشناسی تحصیل می کند. یکی از گلایه های مهمش از محیط آکادمیک، به ستوه آمدن از دخالت های فیلسوف ها در روانشناسی بود و می گفت مگر ما میرویم در فلسفه دخالت کنیم که آن ها در روانشناسی دخالت می کنند؟ منظورش از دخالت فیلسوف ها در روانشناسی، فلسفه علم و مباحث مربوط به روش شناسی است. به نظرم این حرفش تقریبا مثل این است که یک قصاب به مامور بهداشت بگوید مگر ما قصاب ها می آییم توی بیمارستان بگوییم مریض را چطور عمل کنید که شما می آیید و در کار ما دخالت می کنید؟

علاوه بر اتهام فضولی، اتهام دیگری که ممکن است بر روش شناسان(methodologists) زده شود، اتهام  ادعای چیز دانی و نظر دادن در حوزه ی غیر تخصصی است. یک روش شناس می تواند و باید در مورد تمام شاخه های دانش نظر بدهد. البته در مورد روش شناسی هر دانش و نه محتوای آن دانش. صحبت در مورد روش شناسی یک دانش به معنای ادعای متخصص بودن در یک دانش نیست. اگر دیدید کسی در حرف هایش اسم از همه ی علوم می برد، لطف کنید اول ببینید در مورد چه چیز آن دانش ها حرف می زند و سپس بگویید: «فلانی هم که در مورد همه چیز نظر میده» یا «اقیانوسی به عمق تف رو نگا». ضمنا اگر سوالی در مورد روش شناسی رشته ای مثل فیزیک داشتید، نباید به یک فیزیکدان مراجعه کنید، بلکه باید به یک تحصیل کرده در زمینه ی فلسفه علم مثل حسین شیخ رضایی رجوع کنید.

یکی دیگر از شاخه های دانش که در معرض قضاوت هایی مشابه روش شناسی است(دخالت و همه چیز دانی)، برنامه ریزی آموزشی است. کسی که حوزه ی فعالیتش آموزش است، می تواند و باید در مورد روش آموزش هر چیزی نظر بدهد. از آموزش موسیقی و  خوشنویسی تا آموزش زبان و  پزشکی. لطف کنید به کسی که تخصصش آموزش است و در مورد آموزش پزشکی نظر می دهد، چپ چپ نگاه نکنید. و اگر سوالی هم در مورد آموزش داشتید، به متخصص متعلَق آموزش رجوع نکنید. مثلا اگر سوالی در مورد آموزش زبان انگلیسی نیاز داشتید، متخصص ترین فرد در زبان انگلیسی نمی تواند به شما کمک کند و شما باید یا به کارشناس آموزش زبان انگلیسی و یا آموزش به طور عام مراجعه کنید.


  • علی مراد
  • ۰
  • ۰

دوستان من بارها در مورد آموزش فرزندانشان از من سوال کرده اند. پرسیده اند که فرزندانشان را به چه کلاسی بفرستند، کلاس موسیقی، کلاس زبان و یا چیز دیگری.
پیشنهاد من برای فرآیند این تصمیم گیری، پاسخ به دو پرسش زیر است:

پرسش یک
:آیا این مهارت/دانش را در سن/شرایط دیگری هم می تواند یاد بگیرد؟ در کدام سن/شرایط بازدهی(سرعت و کیفیت یادگیری) و کاربرد آموزش بیشتر است؟
برای مثال اگر قصد داریم کودکی را در سن هفت سالگی به کلاس زبان آلمانی بفرستیم، از خود می پرسیم آیا در سن دیگری هم می تواند زبان آلمانی را یاد بگیرد؟ جواب بله است و جالب اینکه در مثلا بیست سالگی بسیار سریع تر و با صرف هزینه ی کمتری یاد خواهد گرفت. نکته ی دیگر اینکه زبان آلمانی فعلا کاربردی برای فرزند ما ندارد و کاربرد آن بیشتر در بزرگسالی است. پس می توان این آموزش را به سال های دیگر موکول کرد.
مثال دیگر آموزش موسیقی است. نوازندگی ویلن را علاوه بر هفت سالگی، می توان در هر سن دیگری هم یاد گرفت، ولی آموزش موسیقی در سنین پایین تر بازدهی به مراتب بالاتری دارد. در ضمن این آموزش برطرف کننده ی نیاز های همین سنین کودک است و نقش مهمی در رشد و آموزش او بازی می کند.

پرسش دو: چه کاری است که فرزند ما فقط در این سن خاص می تواند انجام دهد؟ کدام کار نیاز های همین سن را برطرف می کند؟(و نه نیاز های آینده را؟)
بین دو کار که یکی با بازده بالا در این سن ممکن است و عمل دیگری که فقط در این سن ممکن است، باید مورد اخیر را انتخاب کنیم. برای مثال برای کودکی هشت ساله، بین نوازندگی ویلن و گل بازی، انتخاب گل بازی به دلیل اینکه در سن دیگری(مثلا بیست سالگی) قابل اجرا نیست، انتخاب معقول تری است.
یادگیری زبان، کاریست که در هر سنی می توان به آن پرداخت ولی گرگم به هوا یا استپ نجاتی کارهایی نیستند که در سنین دیگر بتوان انجام داد. از طرفی گرگم به هوا نیاز همین سن را برطرف می کند ولی یک زبان خارجی یک سرمایه گذاری برای آینده است.

  • علی مراد