تأملات

وبلاگ شخصی علی مراد

تأملات

وبلاگ شخصی علی مراد

  • ۰
  • ۰
این نوشته پاسخ یکی از خوانندگان وبلاگ است.
فرض کنید برای قصد داریم برای ناهار غذایی بپزیم. برای تصمیم گیری درباره ی این که چه بپزیم، دو راه وجود دارد: اول اینکه از دستور های موجود برای آشپزی، یک غذا را انتخاب کنیم و ببینیم برای پختن آن چه موادی داریم و چه نداریم. راه دوم اینکه اول مواد غذایی موجود را فهرست کنیم و ببینیم با این مواد چه چیزی می توان پخت. در این حالت ممکن است با توجه به موادی که داریم تصمیم بگیریم یکی از غذاهایی که قبلا اختراع شده و دستورش موجود است را بپزیم یا ممکن است مواد ما به هیچ غذایی نخورد و بخواهیم «غذایی جدید» بپزیم.
در روش اول ممکن است مواد لازم برای غذای انتخابی را نداشته باشیم و مجبور شویم مواد جدیدی بخریم. یا حتی ممکن است نتوانیم آن مواد را بخریم و در فرآیند آشپزی ناکام باشیم. ولی در روش دوم قطعا همه ی مواد لازم را در اختیار خواهیم داشت و ناکام نخواهیم شد.
خودشکوفایی یعنی به جای تلاش برای تحقق یک دستورالعمل دیگر و طبق یک کلیشه زندگی کردن، ببینیم درون یخچال وجودمان و کابینت محیطمان چه امکاناتی داریم و با این امکانات چه «غذای جدیدی» می توان پخت؟
اگر در زندگی، اول یکی از کلیشه ها(/دستورالعمل ها،فرمول های) زندگی را انتخاب کنیم و سپس بخواهیم آنگونه زندگی کنیم، به احتمال زیاد همه ی مواد اولیه را نخواهیم داشت. برای رسیدن به کلیشه ی «آدم موفق» اکثر افراد چیزهایی کم دارند ولی برای پختن یک غذای جدید هیچکس، هیچ چیز کم ندارد. هر فرد برای خودش شدن تمام امکانات را در اختیار دارد.

  • ۹۴/۰۳/۰۱
  • علی مراد

امکان محوری

خودشکوفایی

نظرات (۱)

خوب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی